- 5/10/19
- 94,359
- 64
به گزارش مجله اجتماعی سایت همیارخاص، «شهر بینالمللی نئوم برای سرمایهگذاری آرزومندان است. در شهر نئوم جایی برای سرمایهگذاریهای کلاسیک و سنتی نیست. آرزومندانی که میخواهند فضای جدیدی در جهان خلق کنند. هیچکس در جهان نمیتواند شهری همچون نئوم بسازد. مگر آنکه شهری را به طور کامل ویران و سپس شهری دیگر را بنا کند. علیرغم این مسئله، ما معتقدیم که هیچ شهری در جهان نمیتواند به گونهای توسعه یابد که شبیه شهر نئوم باشد. تفاوت شهر نئوم با دیگر شهرها همچون تفاوت میان گوشیهای تلفن قدیمی و گوشیهای هوشمند است.»
این سخنان «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در نشست سرمایهگذاری «نئوم» در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۷ در ریاض است. روزی که آغاز به کار این پروژه را اعلام کرد.
اما راز شهر نئوم
شبکه المیادین در مستندی با این نام چنین روایت میکند که در میان کوهها و در سواحل دریای سرخ، عربستان سعودی هدف خود مبنی بر عبور از مرحله «اقتصاد نفتی» را مشخص کرده تا بدین ترتیب بر انواع دیگری از اقتصاد به جز «اقتصاد نفتی» تکیه داشته باشد. اینجا شهر جدیدی است که «نئوم» نام دارد. این شهر «شهر آینده» است.
عبدالله صوالحه مدیر مرکز پژوهشهای اسرائیل-اردن در خصوص ویژگیهای ابرشهر «نئوم» به المیادین گفت: ما در اینجا درباره مجموعه پروژههای ساخت بیش از چهار شهر سخن میگوییم. ما در اینجا از ساخت بیش از ۵۰ برج در جریان پروژه ساخت شهر «نئوم» سخن میگوییم. در این پروژه همچنین تجمیع خطوط مختلف حمل و نقل زمینی، هوایی و دریایی در یک مکان واحد به چشم میخورد.
«حمدی الجمل» کارشناس اقتصادی مصری نیز گفت که «نئوم» یک شهر هوشمند است که مساحت آن به ۲۶ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع میرسد.همانظور که گفته شد این شهر برای کسانی که وارد آنجا میشوند، کاملا مدرن و هوشمند است.
عبدالله الخالق فاروق دیگر کارشناس اقتصادی مصری نیز گفت: پروژه «نئوم» که شاهزاده «محمد بن سلمان» در اکتبر سال ۲۰۱۷ میلادی درباره آن سخن گفت؛ در چارچوب چند عنصر اصلی قابل بررسی است. عنصر اول در واقع، ماهیت جغرافیایی پروژه است که در شمال غرب عربستان سعودی و در ساحل شرقی خلیج عقبه قرار دارد. این پروژه همچنین در ساحل غربی دریای سرخ عملیاتی میشود.
آیا نئوم یک پروژه واقعی است؟
یحیی العسیری، فعال حقوق بشری عربستان ساکن در لندن اما نظر دیگری دارد. او به المیادین گفت: من تصور نمیکنم که پروژه شهر «نئوم» درآمدزایی داشته باشد و گمان نمیکنم که این پروژه بتواند موجب شکوفایی اقتصاد عربستان سعودی شود. من تصور نمیکنم که این پروژه یک پروژه واقعی باشد و معتقدم که تنها یک زمینهسازی برای گسترش فساد «محمد بن سلمان» است چرا که وی در آستانه تکیه زدن به اریکه قدرت قرار دارد. این نوع رویکرد حتی در اقدامات رهبران سابق سعودی نیز دیده شده است. زیرا آنها نیز تلاش میکردند با امضای توافقنامههای اقتصادی هنگفت، ثروت زیادی را کسب کرده و بوسیله آن به قدرت برسند.
به عقیده عبدالله الخالق فاروق، کارشناس اقتصادی مصری، هدف این پروژه در واقع فراهم کردن زمینه برای رقابت با پروژه «دبی» است، اما با این حال، میزان موفقت آن به عوامل مختلفی بازمیگردد. از جمله این عوامل میتوان به میزان اعتماد به توانایی عربستان سعودی برای پیشرفت و همچنین خروجش از چارچوب قرون وسطایی اشاره کرد و باید بتواند به سوی «آزادیهای عمومی»، «تضمین امنیت سرمایهگذاریهای اقتصادی» و «توسعه سیاسی» حرکت کند. اینها جملگی عواملی هستند که موفقیت پروژه «نئوم» مرهون آنهاست . بنابراین اگر عربستان سعودی به سلسله عوامل یاد شده اهتمام نداشته باشد، نمیتواند به چشم اندازهای اقتصادی خود از رهگذر پروژه «نئوم» جامه عمل بپوشاند و بدین ترتیب، هدف اقتصادی عربستان مبنی بر ساخت و پرداخت یک «اقتصاد متنوع» در زیرساختهای اقتصادی محقق نخواهد شد به تبع آن، در چنین شرایطی پروژه مذکور قادر نخواهد بود با پروژه «دبی» به رقابت بپردازد.
یحیی العسیری، در خصوص تشبیه پروژه نئوم به دبی اما از زاویه دیگری به موضوع نگریسته و عقیده دارد که وضعیت دو کشور همسایه یعنی امارات و قطر با وضعیت عربستان سعودی کاملا متفاوت است. در امارات و قطر میبینیم که مقامات آنها در عین ارتکاب فساد، به رشد و شکوفایی اقتصاد نیز اهتمام میورزند و از پروژههای زیرساختی قوی برخوردارند. اما وضعیت در عربستان سعودی به ویژه توجه به درآمدهای این کشور، کاملا با وضعیت امارات و قطر تفاوت دارد. به ضرس قاطع میتوان گفت که درآمدهای عربستان سعودی از مجموع درآمدهای قطر و امارات متحده عربی بیشتر است. علیرغم این مسئله، مقامات سعودی فاسدتر از مقامات کشورهای همسایه خود هستند و بیشتر از دیگران قدرتطلبی در آنان موج میزند. لذا وقتی گفته میشود پروژه «نئوم» همچون پروژه «دبی» اقتصاد غیر نفتی را تقویت میکند، حرف درستی نیست. مقامات عربستان سعودی میبایست جایگزینهای واقعی برای درآمدهای نفتی خود ایجاد میکردند. چرا که تکیه بر یک منبع درآمدی واحد از لحاظ اقتصادی مسئلهای غیرمنطقی و غیرقابل پذیرش است. میتوان گفت که عربستان سعودی سیاست «قمار با نفت» را در پیش گرفته است. به گفته العسیری، تصمیم بنسلمان برای فروش بخشی از سهام شرکت نفتی «آرامکو» نشان میدهد که وی بر سر تنها منبع درآمدی ملت عربستان قمار میکند.
این سخنان «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در نشست سرمایهگذاری «نئوم» در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۷ در ریاض است. روزی که آغاز به کار این پروژه را اعلام کرد.
اما راز شهر نئوم
شبکه المیادین در مستندی با این نام چنین روایت میکند که در میان کوهها و در سواحل دریای سرخ، عربستان سعودی هدف خود مبنی بر عبور از مرحله «اقتصاد نفتی» را مشخص کرده تا بدین ترتیب بر انواع دیگری از اقتصاد به جز «اقتصاد نفتی» تکیه داشته باشد. اینجا شهر جدیدی است که «نئوم» نام دارد. این شهر «شهر آینده» است.
کلمه «نئوم» متشکل از دو بخش است؛ یکی کلمه لاتین (نیو) یعنی «جدید» و دیگری «م» به معنای «المستقبل» یا «آینده»، بنابراین از آن تحت عنوان «شهر آینده» یاد میشود. هرچند که پیشتر اسامی دیگری برای نامگذاری «نئوم» پیشنهاد شده بود، این پروژه، یک پروژه اقتصادی است که بر چند بخش اصلی تکیه دارد. از جمله این بخشهای اصلی میتوان به انرژی، آب، حمل و نقل، گردشگری، آموزش، صنایع تکنولوژی، تغذیه، طراحی و ... اشاره کرد. همچنین میتوان گفت که پروژه مذکور حتی مراکز پزشکی بهداشتی را شامل میشود.«حمدی الجمل» کارشناس اقتصادی مصری نیز گفت که «نئوم» یک شهر هوشمند است که مساحت آن به ۲۶ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع میرسد.همانظور که گفته شد این شهر برای کسانی که وارد آنجا میشوند، کاملا مدرن و هوشمند است.
عبدالله الخالق فاروق دیگر کارشناس اقتصادی مصری نیز گفت: پروژه «نئوم» که شاهزاده «محمد بن سلمان» در اکتبر سال ۲۰۱۷ میلادی درباره آن سخن گفت؛ در چارچوب چند عنصر اصلی قابل بررسی است. عنصر اول در واقع، ماهیت جغرافیایی پروژه است که در شمال غرب عربستان سعودی و در ساحل شرقی خلیج عقبه قرار دارد. این پروژه همچنین در ساحل غربی دریای سرخ عملیاتی میشود.
آیا نئوم یک پروژه واقعی است؟
یحیی العسیری، فعال حقوق بشری عربستان ساکن در لندن اما نظر دیگری دارد. او به المیادین گفت: من تصور نمیکنم که پروژه شهر «نئوم» درآمدزایی داشته باشد و گمان نمیکنم که این پروژه بتواند موجب شکوفایی اقتصاد عربستان سعودی شود. من تصور نمیکنم که این پروژه یک پروژه واقعی باشد و معتقدم که تنها یک زمینهسازی برای گسترش فساد «محمد بن سلمان» است چرا که وی در آستانه تکیه زدن به اریکه قدرت قرار دارد. این نوع رویکرد حتی در اقدامات رهبران سابق سعودی نیز دیده شده است. زیرا آنها نیز تلاش میکردند با امضای توافقنامههای اقتصادی هنگفت، ثروت زیادی را کسب کرده و بوسیله آن به قدرت برسند.
به عقیده عبدالله الخالق فاروق، کارشناس اقتصادی مصری، هدف این پروژه در واقع فراهم کردن زمینه برای رقابت با پروژه «دبی» است، اما با این حال، میزان موفقت آن به عوامل مختلفی بازمیگردد. از جمله این عوامل میتوان به میزان اعتماد به توانایی عربستان سعودی برای پیشرفت و همچنین خروجش از چارچوب قرون وسطایی اشاره کرد و باید بتواند به سوی «آزادیهای عمومی»، «تضمین امنیت سرمایهگذاریهای اقتصادی» و «توسعه سیاسی» حرکت کند. اینها جملگی عواملی هستند که موفقیت پروژه «نئوم» مرهون آنهاست . بنابراین اگر عربستان سعودی به سلسله عوامل یاد شده اهتمام نداشته باشد، نمیتواند به چشم اندازهای اقتصادی خود از رهگذر پروژه «نئوم» جامه عمل بپوشاند و بدین ترتیب، هدف اقتصادی عربستان مبنی بر ساخت و پرداخت یک «اقتصاد متنوع» در زیرساختهای اقتصادی محقق نخواهد شد به تبع آن، در چنین شرایطی پروژه مذکور قادر نخواهد بود با پروژه «دبی» به رقابت بپردازد.
یحیی العسیری، در خصوص تشبیه پروژه نئوم به دبی اما از زاویه دیگری به موضوع نگریسته و عقیده دارد که وضعیت دو کشور همسایه یعنی امارات و قطر با وضعیت عربستان سعودی کاملا متفاوت است. در امارات و قطر میبینیم که مقامات آنها در عین ارتکاب فساد، به رشد و شکوفایی اقتصاد نیز اهتمام میورزند و از پروژههای زیرساختی قوی برخوردارند. اما وضعیت در عربستان سعودی به ویژه توجه به درآمدهای این کشور، کاملا با وضعیت امارات و قطر تفاوت دارد. به ضرس قاطع میتوان گفت که درآمدهای عربستان سعودی از مجموع درآمدهای قطر و امارات متحده عربی بیشتر است. علیرغم این مسئله، مقامات سعودی فاسدتر از مقامات کشورهای همسایه خود هستند و بیشتر از دیگران قدرتطلبی در آنان موج میزند. لذا وقتی گفته میشود پروژه «نئوم» همچون پروژه «دبی» اقتصاد غیر نفتی را تقویت میکند، حرف درستی نیست. مقامات عربستان سعودی میبایست جایگزینهای واقعی برای درآمدهای نفتی خود ایجاد میکردند. چرا که تکیه بر یک منبع درآمدی واحد از لحاظ اقتصادی مسئلهای غیرمنطقی و غیرقابل پذیرش است. میتوان گفت که عربستان سعودی سیاست «قمار با نفت» را در پیش گرفته است. به گفته العسیری، تصمیم بنسلمان برای فروش بخشی از سهام شرکت نفتی «آرامکو» نشان میدهد که وی بر سر تنها منبع درآمدی ملت عربستان قمار میکند.