معنی و هم خانواده و متضاد ستایش فارسی ششم ⭐️ جواب 100 درصد درست

مدیر

مدیر کل انجمن
مدیر کل سایت
5/10/19
95,286
79
معنی و هم خانواده و متضاد ستایش فارسی ششم | پرسش و پاسخ سایت همیار خاص

معنی و هم خانواده و متضاد ستایش فارسی ششم.jpg

در سرویس پرسش و پاسخ سایت همیار خاص هستید
ما سعی میکنیم جواب صحیح پرسش های شما را پیدا کنیم ، اگر سوالی دارید ابتدا در سایت عضو شوید سپس به بخش پرسش و پاسخ سایت مراجعه کنید و سوال خود را از همیار خاص بپرسید .

>> سوال :

معنی و هم خانواده و متضاد ستایش فارسی ششم


>> جواب :

به نام آن که جان را فکرت آموخت / چراغ دل ،به نور جان بر افروخت
معنی: به نام خدایی که به روح، اندیشه کردن را یاد داد، دل انسان را که مانند چراغ است، با روح که مثل نور است، روشن کرد.

قافیه: آموخت و بر افروخت

آرایه ها: آرایه تشخیص: در مصرع اول آموختن که یکی از ویژگی‌های انسان است به جان نسبت داده شده است. / آرایه تشبیه: شاعر در مصرع دوم، دل را به چراغ تشبیه کرده است. دل: مشبّه و چراغ مشبّهٌ به.

ز فضلش هر دو عالم گشت روشن / ز فیضش خاک آدم، گشت گلشن
معنی: از بخشش او (خداوند) هر دو جهان (مادی و معنوی یا این دنیا و آخرت) ساخته آباد شدند، از لطفش خاک (بی ارزش)، انسان مانند باغ و بوستان شد.

قافیه: روشن و گلشن / ردیف: گشت و گشت

آرایه ها: منظور از خاک، ماده ی اولیه و بی ارزش وجودِ آدمیزاد و منظور از گلشن، وجود پر از زیبایی و شگفتی بدن انسان پس از خلقت خداوند است. / آرایه کنایه: در مصرع دوم، خاک آدم کنایه از جسم انسان است.

جهان، جمله، فروغ نور حق دان / حق اندر وی، ز پیدایی است پنهان
معنی: جهان را همگی تنها مانند پرتویی از نور خداوند بدان، خداوند از شدت پیدا بودن در همه چیز، از نگاه و توجه ما دور و غافل مانده است.

قافیه: دان و پنهان

آرایه ها: در این بیت شاعر به رسم عارفان به یک اصل مهم اشاره می کند: وجود خداوند از جنس نور است. / آرایه تضاد بین پیدایی و پنهان

خرد را نیست تاب نور آن روی / برو از بهر او، چشم دگر جوی
معنی: عقل آدمی زاد قدرت دیدن نور چهره ی خداوند را ندارند، برو برای دیدن نور چهره ی خداوند، چشم دیگری (چشم دل یا چشم بصیرت) را جستجو کن.
قافیه: جوی و روی

آرایه ها: مفهوم: نظر عارفان این است که خداوند را با قلب می توان درک کرد، نه عقل مادی و دنیایی

در او هر چه بگفتند از کم و بیش / نشانی داده اند از دیده ی خویش
معنی: درباره ی او (خداوند) هر چیزی، چه کم و چه زیاد گفته اند، و تنها از نظر و دیدگاه خود حرف زده اند.

قافیه: بیش و خویش

آرایه ها: مفهوم: خدا را آنگونه که هست می توان شناخت، اما ما انسان ها هستیم که خدا را آنگونه که هستیم می شناسیم. / آرایه تشخیص: در مصرع اول، تاب (توان) که یکی از ویژگی‌های انسان است به خِرَد نسبت داده شده است. / آرایه تضاد بین کم و بیش

به نزد آن که جانش در تجلی است / همه عالم کتاب حق تعالی است
معنی: نزد انسانی که روحش در جلوه گری است (روحش بیدار و آگاه است)، تمام دنیا مانند دفترِ شناخت خداوندِ بلند مرتبه است.

قافیه: تجلی و تعالی / ردیف: است و است

آرایه ها: آرایه تشبیه: همه عالم به کتاب تشبیه شده است. همه عالم: مشبّه و کتاب مشبّهٌ به.

نکته: شیخ محمود شبستری، در این شعر به زیبایی از عظمت و بزرگی خداوند سخن گفته است. این شعر از کتاب گلشن راز انتخاب شده است که یکی از مهمترین آثار شبستری محسوب می‌شود.

+ قالب شعر ستایش به نام آن که جان را فکرت آموخت فارسی ششم مثنوی می باشد.​

معنی کلمه های سخت و مهم شعر ستایش صفحه 8 فارسی ششم

فضل: بخشش
فیض: لطف و بخشش
گلشن: گلستان
فروغ: روشنی، نور، پرتو
تجلی: نمایان شدن

جان: روح
حق: خداوند
فکرت: فکر، اندیشه، تفکر
خرد: عقل
برافروخت: روشن کرد

تاب: طاقت، توانایی، تحمل
بهر: برای
عالم: جهان، دنیا
دیده: آنچه دیده شده، چشم

نزد: پیش
جمله: همه، تمام
تجلی: پیدا شدن
تعالی: بلند مرتبه، برتر





هم خانواده ستایش ششم

هم خانواده ستایش فارسی ششم :

عیوب : معیوب – عیب – معایب
علم : معلومات – عالم
توصیه : وصیت – وصایا
هلاک : هلاکت – مهلک
حریم : حرمت – حرم
اطاعت : مطیع – طاعت

هم خانواده درس ستایش کلاس ششم را دیدید حالا مترادف های درس ستایش فارسی ششم را ببینید :

کلمات مترادف مخالف فارسی ششم

دمی: لحظه ای
جوی : پیدا کن
بود : باشد،هست
صبحگاه: هنگام صبح
نهان : پنهان ،مخفی
نشان :نشانه ،علامت
جهان افروز: روشن کننده ی جهان
غوک : غورباغه
داوری :قضاوت کردن
نیلی :آبی تیره کبود رنگ
برکه :آبگیر ،گودالی که در آن آب جمع شده باشد
انبوه : زیاد ، فراوان
زینت داد : تزیین کرد
گلگون : سرخ رنگ
تاب نیاوردند : تحمل نکردند
صنوبر : نام درخت
جلا دادن : شفاف و پاکیزه ،
قشر : لایه
دل انگیز: زیبا ، جالب
چیره دست : ماهر،استاد ،زبردست
معرفت : شناخت
شگفت انگیز: عجیب و غریب،تعجب آور
پذیرفت: قبول کرد
آویخت: آویزان کرد
ارغوانی :قرمز مایل به بنفش
بگشود : بازکرد
رمه: گله
نشانید : گذاشت ، قرار داد
سراغ: پی چیزی رفتن،دنبال


مخالف و هم خانواده ستایش ششم
واژگان متضاد

هست = نیست
متصّل = جدا
سوال = جواب
دیدم = ندیدم
آهسته = سریع
نهان = آشکار
نیکی = بدی
روشنایی = تاریکی

متضاد شعر ستایش فارسی ششم را هم دیدید میتوانید درمورد این مطلب نظرات خود را ارسال کنید
------
منبع این پرسش و پاسخ همیار خاص است.
 
آخرین ویرایش:

حدیثع!

کاربر غیرعضو
باوا هم خانواده همش غلط بود !😐
 

مدیر

مدیر کل انجمن
مدیر کل سایت
5/10/19
95,286
79
  • شروع کننده موضوع
  • #6
اگر به پاسخ درست تر رسیدید ارسال کنید
 

رضا سمتی

کاربر غیرعضو
عالی بودید کلمات متضاد فارسی ششم ستایش درست بودند ممنون
 

حسن زاده ر

کاربر غیرعضو
هم خانواده و متضاد شعر ستایش فارسی ششم رو خوب جواب دادید ممنونم
 

زهره عالی

کاربر غیرعضو
هم خانواده درس ستایش ششم رو زدید ممنونم ازتون
 

حسنا

کاربر غیرعضو
مخالف درس ستایش ششم رو فقط همیارخاص زده عالی بوددددد
 
  • برچسب ها
    متضاد ستایش فارسی ششم معنی ستایش فارسی ششم هم خانواده ستایش فارسی ششم
  • آمار انجمن

    موضوع ها
    48,721
    ارسال ها
    56,133
    کاربران
    3,409
    جدیدترین کاربران
    Mehdi00842
    عقب
    بالا