شعر دو کاج چهارم دبستان

مدیر

مدیر کل انجمن
مدیر کل سایت
5/10/19
95,286
79
شعر دو کاج چهارم دبستان را در همیارخاص ببینید

شعر دوکاج (محمدجوادمحبت)​


شعر دوکاج نسخه جدید و قدیم

محبت از دوران نوجوانی به شعر و شاعری پرداخت و چون از استعداد کافی برخوردار بود ، طبع حساس و مضمون یابش شکوفا شد و در مجامع ادبی درخشید.

شعرهای او از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۴ در مجلات توفیق، خوشه، روشنفکر، دریچه، تهران مصور و هفته‌نامه مشیر چاپ می‌شد. از سال ۶۲ به گروه مؤلفین کتاب‌های درسی پیوست و آثاری از او در کتاب‌های دوم، سوم، چهارم و پنجم ابتدایی درج شد.

دو کاج شعریست معروف از شاعر ایرانی محمدجواد محبت که یکی از درسهای کتاب فارسی چهارم دبستان بود. این شعر از سال ۱۳۶۳ هجری شمسی وارد کتاب درسی مقطع ابتدایی شد. دو کاج مدتی از کتاب درسی چهارم دبستان حذف و سپس با محتوایی دیگر با عنوان کاجستان به کتاب فارسی پنجم دبستان اضافه شد.

دو کاج (نسخه قدیم )

در کنار خطوط سیم پیام

خارج از ده دوکاج روییدند

سالیان دراز رهگذران

آندو را چون دو دوست می دیدند

یکی از روزهای پاییزی

زیر رگبار و تازیانه باد

یکی از کاجها به خود لرزید

خم شد و روی دیگری افتاد

گفت ای آشنا ببخش مرا

خوب در حال من تامل کن

ریشه هایم زخاک بیرون است

چند روزی مرا تحمل کن

کاج همسایه گفت با تندی

مردم آزار از تو بیزارم

دور شو دست از سرم بردار

من کجا طاقت تو را دارم

بینوا را سپس تکانی داد

یار بیرحم و بی مروت او

سیمها پاره گشت و کاج افتاد

برزمین نقش بست قامت او

مرکز ارتباط دید آنروز

انتقال پیام ممکن نیست

گشت عازم گروه پیجویی

تا که بینند عیب کار از چیست

سیمبانان پس از مرمت سیم

راه تکرار بر خطر بستند

یعنی آن کاج سنگدل را نیز

با تبر تکه تکه بشکستند!!

شعر دو کاج جدید

دو کاج (نسخه ی جدید)

در کنار خطوط سیم پیام ،خارج از ده دو کاج روئیدند

سالیان دراز رهگذران ،آن دو را چون دو دوست می دیدند

روزی از روزهای پائیزی ،زیر رگبار و تازیانه باد

یکی از کاجها به خود لرزید،خم شد و روی دیگری افتاد

گفت ای آشنا ببخش مرا ،خوب در حال من تأمل کن

ریشه هایم ز خاک بیرون است،چند روزی مرا تحمل کن

کاج همسایه گفت با نرمی

دوستی را نمی برم از یاد،

شاید این اتفاق هم روزی

ناگهان از برای من افتاد.

مهر بانی بگوش باد رسید

باد آرام شد، ملایم شد،

کاج آسیب دیده ی ما هم

کم کمک پا گرفت و سالم شد.

میوه ی کاج ها فرو می ریخت

دانه ها ریشه می زدند آسان،

ابر باران رساند و چندی بعد

ده ما نام یافت کاجستان …

شاعر: محمد جواد محبت

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته

شعر دو کاج​


دو کاج(نسخه قدیم)

در کنار خطوط سیم پیام خارج از ده ، دو کاج ، روییدند سالیان دراز ، رهگذران آن دو را چون دو دوست ، می دیدند روزی از روزهای پاییزی زیر رگبار و تازیانه ی باد یکی از کاج ها به خود لرزید خم شد و روی دیگری افتاد گفت ای آشنا ببخش مرا خوب در حال من تامّل کن ریشه هایم ز خاک بیرون است چند روزی مرا تحمل کن کاج همسایه گفت با تندی مردم آزار ، از تو بیزارم دور شو ، دست از سرم بردار من کجا طاقت تو را دارم؟ بینوا را سپس تکانی داد یار بی رحم و بی محبت او سیم ها پاره گشت و کاج افتاد بر زمین نقش بست قامت او مرکز ارتباط ، دید آن روز انتقال پیام ، ممکن نیست گشت عازم ، گروه پی جویی تا ببیند که عیب کار از چیست سیمبانان پس از مرمت سیم راه تکرار بر خطر بستند یعنی آن کاج سنگ دل را نیز با تبر ، تکه تکه ، بشکستند

شاعر: محمد جواد محبت

***

دو کاج (نسخه ی جدید)

در كنار خطوط سيم پيام ،خارج از ده دو كاج روئيدند ساليان دراز رهگذران ،آن دو را چون دو دوست مي‌ديدند روزي از روزهاي پائيزي ،زير رگبار و تازيانه باد يكي از كاجها به خود لرزيد،خم شد و روي ديگري افتاد گفت اي آشنا ببخش مرا ،خوب در حال من تأمل كن ريشه‌هايم ز خاك بيرون است،چند روزي مرا تحمل كن كاج همسايه گفت با نرمی دوستی را نمی برم از یاد، شاید این اتفاق هم روزی ناگهان از برای من افتاد. مهر بانی بگوش باد رسید باد آرام شد، ملایم شد، کاج آسیب دیده ی ما هم کم کمک پا گرفت و سالم شد. میوه ی کاج ها فرو می ریخت دانه ها ریشه می زدند آسان، ابر باران رساند و چندی بعد ده ما نام یافت کاجستان …

شاعر: محمد جواد محبت


شعر دو کاج چهارم دبستان​


عنوان : شعر دو کاج چهارم دبستان


اگر این مطلب نیاز به اصلاح و یا تکمیل دارد از طریق انتهای همین مطلب اطلاع دهید
 
  • برچسب ها
    هیچ
  • آمار انجمن

    موضوع ها
    48,721
    ارسال ها
    56,133
    کاربران
    3,409
    جدیدترین کاربران
    Mehdi00842
    عقب
    بالا