بازنویسی حکایت شخصی به عیادت مریضی رفت صفحه 107 کتاب نگارش نهم

  • شروع کننده موضوع payam
  • تاریخ شروع

payam

نویسنده
نویسنده
6/1/23
149
0
جواب بازنویسی حکایت شخصی به عیادت مریضی رفت را در سایت همیار خاص ببینید

Group 1 (10).jpg

به سایت همیار خاص خوش آمدید ، در بخش آموزش در خدمت شما عزیزان هستیم ، اگر سوال و اشکالی داشتید از طریق نظرات همین مطلب با ما در میان بگذارید

سوال :

بازنویسی حکایت شخصی به عیادت مریضی رفت صفحه 107 کتاب نگارش نهم

جواب :

این حکایت از از این بابت است که فردی مریض می شود و دوستش ب عیادتش می رود. اما گویا دوستش به جای عیادت به مهمانی آمده و صحبت از گذشته می کند.او حال و روز بیمار را نمی بیند و هی حرف می زند، تا وقتی که حال بد بیمار را از زیاد حرف زدن او می بیند از او می پرسد که حالت چه شده؟ خوب هستی؟!بیمار جواب می دهد که اصلا خوب نیستم، زیاد حرف زدن تو حال من را نابسامان کرده و اصلا نمی گذاری استراحت و آرامش داشته باشم.خب خلاصه این حکایت به ما میگوید که ما باید وقت شناس باشیم، هرکاری را در هر وقتی انجام ندهیم، در موقع خودش بخندیم،در موقع خودش گریه کنیم،در موقع خودش حرف بزنیم و گاهی اوقات سکوت کنیم.هر کاری زمان معیین و مشخص به خودش را دارد.آدمی که به مجلس ختم می رود نباید لباس روشن بپوشد یا بخندد و دلقک بازی دربیاورد.آدم باید وضعیت و شرایط زمان و مکان و دیگران را درک کند.وقتی که بهاره نباید تو خونه نشست و گوشه نشینی کنه یا موقع زمستان برود گشت و گذار.یا وقتی میبینیم کسی غمگین است باید به جای حرف های بی ربط با او احساس هم دردی کنیم و به اون انگیزه بدهیم و شادی را به او تزریق کنیم.و وقتی کسی خوشحال است اوقات او را تلخ نکنیم،آزارشان ندهیم،کاری نکنیم که از وجود ما بیزار شوند.پس هر کاری را سر وقتش باید انجام بدهیم نه بی موقع.به قول معروف خروس بی محل نباشیم

برای طرح سوال جدید میتوانید روی « پرسش و پاسخ » کلیک کنید ، و سوالات خود را در هر موضوعی بپرسید
 
  • برچسب ها
    بازنویسی حکایت شخصی به عیادت مریضی رفت بازنویسی حکایت شخصی به عیادت مریضی رفت صفحه 107 کتاب نگارش نهم
  • آمار انجمن

    موضوع ها
    48,722
    ارسال ها
    56,134
    کاربران
    3,409
    جدیدترین کاربران
    Mehdi00842
    عقب
    بالا