- 5/10/19
- 95,287
- 79
.
چند مثال برای کنایه با معنی دور و نزدیک ، را از سایت همیار خاص ببینید
کنایه های دور ونزدیک
پشت دست داغ کردن:
معنی نزدیک:با شیء داغ دست راداغ کردن وسوزاندن
معنی دور:پشیمان شدن وتوبه کردن.
گندم نما جوفروش:
معنی نزدیک:کسی که جومی فروشد وانمود می کند که گندم می فروشد
معنی دور:آدم مکار وحیله گر.
دنبال نخود سیاه فرستادن:
معنی نزدیک:کسی را برای خرید نخودسیاه به بازارفرستادن
معنی دور:کسی را به دنبال چیزی نایاب وغیرقابل دسترس فرستادن که موفق به پیدا کردن آن نخواهد شد.
پیرسگ:
معنی نزدیک:سگ پیر
معنی دور:به شخص سالخورده ی مکاروفریبکار می گویند.
جگر کسی را کباب کردن:
معنی نزدیک:ازجگر کسی کباب درست کردن
معنی دور:کسی رابسیار عذاب دادن.
گردن کلفت:
معنی نزدیک:کسی که گردن کلفت دارد
معنی دور:شخص ثروتمند وپولدار،به شخص قدرتمند وپر زور می گویند.
چشم وگوش را باز کردن:
معنی نزدیک:چشم وگوش خود را باز بگذار
معنی دور:هوشیار وآگاه باش .
بی سر وپا:
معنی نزدیک :کسی که سر وپا نداشته باشد
معنی دور:فرومایه وپست،کسی که شخصیت اجتماعی کمی دارد
اجاقش کور است:
معنی نزدیک:کسی که اجاق گازش روشن نباشد
معنی دور:کسی که فرزند نداشته باشد.
بی بخار:
معنی نزدیک :کسی که بخار ندارد
معنی دور:آدم بی غیرت.
تیر کسی به سنگ خوردن:
معنی نزدیک:کسی که تیرش به سنگ می خورد
معنی دور:به آرزوی خود نرسیدن درکاری موفق نشدن.
ازجان خودسیرشدن:
معنی نزدیک:کسی که از جان خود سیر شده باشد
معنی دور:ناامیدشدن واززندگی بیزار شدن.
کنایه های رایج که استفاده می شود.
_ زهرترک شدن:بسیارترسیدن
_هوای کسی را داشتن :مراقب کسی بودن
_دست شیطان را ازپشت بستن:بسیار مکار وفریبکار بودن
_دست بی نمک دارد:محبت وخدمت کسی نزد دیگران مورد بی اعتنایی قرار گرفتن
_نان کسی را بریدن : مانع از به دست آوردن رزق وروزی کسی شدن
_رنگ عوض کردن:تغییر عقیده دادن
_دستش به دهانش می رسد:درآمد کافی برای مخارج زندگی دارد
_به پای کسی نشستن :منتظر کسی ماندن
_سگ جان:بسیارمقاوم وسخت جان بودن
_پای کسی را از جایی بریدن:مانع رفت وآمد او به جایی شدن
منبع : همیارخاص
.
چند مثال برای کنایه با معنی دور و نزدیک ، را از سایت همیار خاص ببینید
کنایه های دور ونزدیک
پشت دست داغ کردن:
معنی نزدیک:با شیء داغ دست راداغ کردن وسوزاندن
معنی دور:پشیمان شدن وتوبه کردن.
گندم نما جوفروش:
معنی نزدیک:کسی که جومی فروشد وانمود می کند که گندم می فروشد
معنی دور:آدم مکار وحیله گر.
دنبال نخود سیاه فرستادن:
معنی نزدیک:کسی را برای خرید نخودسیاه به بازارفرستادن
معنی دور:کسی را به دنبال چیزی نایاب وغیرقابل دسترس فرستادن که موفق به پیدا کردن آن نخواهد شد.
پیرسگ:
معنی نزدیک:سگ پیر
معنی دور:به شخص سالخورده ی مکاروفریبکار می گویند.
جگر کسی را کباب کردن:
معنی نزدیک:ازجگر کسی کباب درست کردن
معنی دور:کسی رابسیار عذاب دادن.
گردن کلفت:
معنی نزدیک:کسی که گردن کلفت دارد
معنی دور:شخص ثروتمند وپولدار،به شخص قدرتمند وپر زور می گویند.
چشم وگوش را باز کردن:
معنی نزدیک:چشم وگوش خود را باز بگذار
معنی دور:هوشیار وآگاه باش .
بی سر وپا:
معنی نزدیک :کسی که سر وپا نداشته باشد
معنی دور:فرومایه وپست،کسی که شخصیت اجتماعی کمی دارد
اجاقش کور است:
معنی نزدیک:کسی که اجاق گازش روشن نباشد
معنی دور:کسی که فرزند نداشته باشد.
بی بخار:
معنی نزدیک :کسی که بخار ندارد
معنی دور:آدم بی غیرت.
تیر کسی به سنگ خوردن:
معنی نزدیک:کسی که تیرش به سنگ می خورد
معنی دور:به آرزوی خود نرسیدن درکاری موفق نشدن.
ازجان خودسیرشدن:
معنی نزدیک:کسی که از جان خود سیر شده باشد
معنی دور:ناامیدشدن واززندگی بیزار شدن.
کنایه های رایج که استفاده می شود.
_ زهرترک شدن:بسیارترسیدن
_هوای کسی را داشتن :مراقب کسی بودن
_دست شیطان را ازپشت بستن:بسیار مکار وفریبکار بودن
_دست بی نمک دارد:محبت وخدمت کسی نزد دیگران مورد بی اعتنایی قرار گرفتن
_نان کسی را بریدن : مانع از به دست آوردن رزق وروزی کسی شدن
_رنگ عوض کردن:تغییر عقیده دادن
_دستش به دهانش می رسد:درآمد کافی برای مخارج زندگی دارد
_به پای کسی نشستن :منتظر کسی ماندن
_سگ جان:بسیارمقاوم وسخت جان بودن
_پای کسی را از جایی بریدن:مانع رفت وآمد او به جایی شدن
منبع : همیارخاص
.