روان خوانی درس ازاد نهم درس ۱۵

مدیر

مدیر کل انجمن
مدیر کل سایت
5/10/19
95,286
79
روان خوانی درس ازاد نهم درس ۱۵ را در همیارخاص ببینید

درس آزاد فارسی نهم با جواب​


درس آزاد فارسی نهم با جواب

درس ۵ و ۱۵ فارسی نهم

فرمت PDF لینک دانلود مستقیم قرار گرفت

نام درس : فارسی | موضوع : جزوه آموزشی | نویسنده : –

منتشر شده در نمره برتر | پایه و رشته : پایه نهم

درس آزاد فارسی نهم با جواب : امروز هم برای شما قصد دارم تا یکی دیگر از بهترین های نمره برتر را برای دانش آموزان پایه نهم قرار دهیم . در این مطلب درس ازاد فارسی نهم به صورت کامل قرار داده شده است .

درس ۵ فارسی نهم : درس آزاد صفحه ۴۲ و ۴۳ و ۴۴ و ۴۵ و ۴۶ درس ۱۵ فارسی نهم : درس آزاد صفحه ۱۱۲ و ۱۱۳ و ۱۱۴ و ۱۱۵

به دلیل درخواست های بسیار درس آزاد را به صورت متن در زیر قرار دادیم که میتوانید استفاده نمایید. همچنین در ادامه این متن چند درس آزاد دیگر نیز میتوانید دانلود نمایید!

پیرمرد و دستمال انگور و بادام

پیرمرد می خواست به باغ انگورش سرکشی کند .اما راه طولانی تا باغ و هوای گرم اجازه پیاده رفتن را به او نمی داد . ناچار برای رفتن باید مرکبی تهیه می نمود و سی یاره می رفت . به سراغ یکی از آشنایان رفت و مرکبی از وی به عاریت گرفت . سوار بر مرکب شد و به سوی باغ رهسپار گردید . دیری نگذشت که به باغ رسید .بعد ازمدتی گشتن و سرکشی کردن از بوته های انگور و درختان باغ ، دستمال خویش را پر از انگورهای نوبر و بادام های تازه کرد .سپس به سوی مرکب آمد اما وقتی خواست سوار مرکب شود، لحظه ای با خود فکر کرد و از سوار شدن منصرف گردید .

دستمال را به دست گرفت و پیاده در پی مرکب روان شد . در راه شخصی او را بدید . پرسید : سید ، چگونه است که دراین هوای گرم مرکب خویش به جلو می رانی و خود پیاده از پی آن روانی ؟ پیرمرد پاسخ داد من این مرکب از بهر سواری به عاریت گرفته ام نه بار . مرد با تعجب پرسید کدام بار ؟ پیرمرد به دستمال خویش اشاره کرد گفت مگر این دستمال انگور و بادام بار نیست .

این پیرمرد درستکار و متّقی آقا سید محمد بود. ایشان پدر اخوان موسوی ،آیت .. سیدحسن موسوی شالی عضو سابق مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه سابق تاکستان و شهید آقاحسین موسوی بزرگواری که همه مردم شال از او و خدماتش به نیکی یاد می کنند و آیت ا.. سیدعلی موسوی شالی یار و همدم مقام معظم رهبری در تبعید و امام جمعه سابق گرمسار و شال بود . خداوند روح پاکشان را با اجداد طاهرینشان محشور بفرماید

خودارزیابی درس آزاد

۱- چرا پیرمرد موقع برگشتن از باغ سوار مرکب نشد ؟

۲- چرا فرزندان آقا سید محمد مورد احترام مردم شال هستند ؟

۳- جمله ی « باید مرکبی تهیه می نمود و سی یاره می رفت » یعنی چه ؟

گفت و گو

۱- درمورد خدمات شهید آقاحسین در شهرشال گفت و گو کنید .

۲- در مورد مکان و زمان و مدت تبعید آیت ا.. سیدعلی موسوی شالی با مقام معظم رهبری گفت و گو کنید ؟

۳- در مورد ویزگیهای بارز شخصیتی آیت ا.. سیدحسن موسوی شالی گفت و گو کنید

۴- قبر مطهر آقا سید محمد و فرزندانش در کجای شال قرار دارد؟

نوشتن

۱- کلمه های مناسب را با توجه به جمله انتخاب کنید

الف) پیرمرد می خواست به باغ انگورش ……………………….. کند (سرکشی – صرکشی)

ب) مرکبی از وی به …………………….. گرفت (اریت – عاریت )

ج) سوار بر مرکب شد و به سوی باغ …………………….گردید. (رهسپار – رحسپار )

۲- مترادف کلمه های زیر را از متن درس پیدا کنید .

سرزدن – زمانی – اسب و الاغ – تازه – امانت – با تقوا – راهی شدن

حکایت ﺳُﻮﻳﺪ بن غفله ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻴﻌﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ، ﺭﻭﺯﻯ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻴﺪﻡ، ﺩﻳﺪﻡ ﺭﻭﻯ ﺣﺼﻴﺮ ﻛﻮﭼﻜﻰ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﺟﺰ ﺁﻥ ﺣﺼﻴﺮ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻧﻴﺴﺖ. ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﻳﺎ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ! ﺑﻴﺖ ﺍﻟﻤﺎﻝ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺷﻤﺎﺳﺖ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺟﺰ ﺣﺼﻴﺮ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺍﺯ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﻧﻤﻰ ﺑﻴﻨﻢ. ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺴﺮ ﻏﻔﻠﻪ! ﺁﺩﻡ ﻋﺎﻗﻞ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻧﻘﻞ ﻣﻜﺎﻥ ﻛﻨﺪ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﻭ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﺟﻤﻊ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ، ﻣﺎ ﻣﻨﺰﻝ ﺍﻣﻦ ﻭ ﺭﺍﺣﺘﻰ ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﻰ ﻓﺮﺳﺘﻴﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻯ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺁﻥ ﻣﻨﺰﻝ ﻛﻮﭺ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﻛﺮﺩ.

شعر خوانی

السلام ای مادر ابرارها ای شکسته دل از آن غدارها

السلام ای مادر خونین جگر مادر محجوره از مرگ پدر

بهر چه بشکسته شد بازوی تو بهر چه سیلی زدندی روی تو

صورتت نیلی شدی آخر چرا؟ بستری کردند تورا زین ماجرا

تومگر دخت نبوت نی بودی کاین چنین بی حرمتی از تو شدی

از چه رو با توچنین رفتار شد باجسارت آنچنان گفتارشد

گفت دست بردار از این گفتار دون می کشیم این بیت را با خاک وخون

“شالی” آمد بردرت با صد سلام چون سلام آمد همی خیرالکلام

شعر از آیت ا.. سیدحسن موسوی شالی

از درس آزاد های زیر هم استفاده نمایید !!!

جواب تمرین فارسی نهمفصل آزاد،درس پانزدهم:درس آزادصفحه ی ۱۱۵​


فارسی نهم ، صفحه ی ۱۱۵

روان خوانی

جیمی کوچولو چهار تا ماهی طلایی داشت که پدر و مادرش به عنوان هدیه تولد ۶ سالگی اش برایش خریده بودند. او هر شب قبل از اینکه بخوابد به آن ماهی های ظریف و زیبا و کوچولو که در آن کاسه بلورین و کوچک شنا می کردند نگاه می کرد. یک روز متوجه شد که آب داخل کاسه بلوری کمی کدر شده و لایه ای جداره ی داخلی کاسه را پوشانده است. مادر جیمی برای او توضیح داد که این کاملاً طبیعی است و باید آب ظرف را عوض کرد.جیمی می دانست که چطور باید آب ظرف را عوض کند . این را از دوستش هاوی یاد گرفته بود.هاوی همیشه وان حمام شان را از آب خنک پر می کرد و سپس ظرف ماهی را داخل وان حمام خالی می‌کرد سپس پانزده دقیقه می نشست تا ظرف تمیز و براق شود . همین که جیمی خم شد تا ماهی ها را به ظرفشان برگرداند،منظره عجیبی دید .گرچه وان حمام خیلی بزرگ بود و بیش از یک متر عرض و یک مترو نیم طول داشت ماهی ها همچنان یک گوشه وان در یک دایره ی کوچک دور خودشان می چرخیدند. جیمی از مادرش پرسید چرا ماهی ها با اینکه یک عالمه جا دارند فقط یک گوش شنا می کنند.مادرش لبخندی زد و گفت چون نمی‌دانند داخل وان حمام هستند .آنها خیال می کند هنوز توی همان تنگ قبلی هستند .همان جایی که همیشه بوده‌اند.


روان خوانی درس ازاد نهم درس ۱۵​


عنوان : روان خوانی درس ازاد نهم درس ۱۵


اگر این مطلب نیاز به اصلاح و یا تکمیل دارد از طریق انتهای همین مطلب اطلاع دهید
 
  • برچسب ها
    هیچ
  • آمار انجمن

    موضوع ها
    48,721
    ارسال ها
    56,122
    کاربران
    3,408
    جدیدترین کاربران
    امیر حافظ
    عقب
    بالا