- 5/10/19
- 95,314
- 79
جواب تمرینات درس سوم عربی دوازدهم انسانی, جواب صفحه 47 عربی دوازدهم انسانی, تمرین صفحه 47 عربی دوازدهم انسانی , جواب تمرین صفحه 47 عربی دوازدهم انسانی, صفحه 47 عربی دوازدهم انسانی, عربی دوازدهم انسانی صفحه 47 , گام به گام عربی دوازدهم انسانی,عربی دوازدهم انسانی صفحه 47 با جواب ,
برای دیدن جواب همه ی درس هات کافیه فقط در گوگل بنویسی : جواب صفحه 47 عربی دوازدهم انسانی همیارخاص ، با نوشتن همیارخاص در انتهای جمله ت زودتر به جواب میرسی و میتونی همه ی درس هاتو همینطوری جستجو کنی، مثل فارسی، ریاضی و...
سلام دوست خوبم، شما در حال مشاهده پاسخ صفحه 47 از عربی دوازدهم انسانی ، در سایت بزرگ همیار خاص هستید. اسم همیار خاص تو ذهنت بمونه 
اِبْحَثْ عَنْ كَلِمَةٍ مُناسِبَةٍ لِلتَّوضيحاتِ التّاليَةِ في مُعْجَمِ الدَّرسِ.
1- صَبيٌّ قَبْلَ سِنِّ الْبُلوغِ. کودکی (پسری) پیش از سنّ بلوغ: اَلْیافِع / اَلْأَمْرَد
2- جَعَلَهُ حُرّا وَ أَخْرَجَهُ مِنَ الْعُبوديَّةِ. او را آزاد ساخت و از بندگی خارج کرد: أَعتَقَ
تمرین صفحه 47 عربی دوازدهم انسانی
3- اَلرَّجُلُ أَوِ الْمَرْأَةُ الْکَبيرَةُ فِي السِّنِّ. مرد یا زن بزرگسال: اَلْعَجوز
4- قِطعَةٌ مِنْ قُماشٍ يُلْبَسُ فَوْقَ الْمَلابِسِ، كَالْعَباءَةِ.
تکّهای از پارچه که روی جامهها پوشیده میشود؛ مانند عبا: اَلرِّداء
5- ثَمَرَةٌ قِشْرُها صُلْبٌ وَ غَيرُ صالِحٍ لِلْأَكْلِ، يُكْسَرُ لِتَناوُلِها.
میوهای که پوستش سفت و غیر قابل خوردن است و برای خوردنش شکسته میشود: اَلْجَوْز
اِقْرَأِ النَّصَّ التّاليَ؛ ثُمَّ عَيِّنْ تَرجَمَةَ الْکَلِماتِ الْحَمْراءِ.
دَخَلَ رَسولُ اللهِ (ص) في مَسْجِدٍ. کانَ في الْمَسْجِدِ جَماعَتانِ. جَماعَةٌ يَتَفَقَّهونَ، وَ جَماعَةٌ يَدْعونَ اللهَ وَ یَسْأَلونَهُ.
پيامبر خدا وارد مسجدی شد. دو گروه در مسجد بودند. گروهی «دانش فرا میگرفتند» و گروهی به درگاهِ خدا دعا میکردند و از او «درخواست میکردند».
فَقالَ: کِلَا الْجَماعَتَينِ إلَی خَيْرٍ. أَمّا هٰؤلاءِ فَيَدْعونَ اللهَ؛
پس [ايشان] فرمودند: «هر دو» گروه در راه خوبی هستند. امّا اينها به درگاهِ خدا دعا میکنند؛
وَ أَمّا هٰؤلاءِ فَيَتَعَلَّمونَ وَ یُفَقِّهونَ الْجاهِلَ. هٰؤلاءِ أَفْضَلُ. بِالتَّعليمِ أُرْسِلْتُ.
و امّا اينان دانش فرا میگيرند و نادان را «دانا میکنند». اينان برترند. [من] برای ياد دادن «برانگيخته شدهام».
ثُمَّ قَعَدَ مَعَهُم.
سپس با آنها «نشست».
وَ الْآنَ أَجِبْ عَمّا يَلي حَسَبَ النَّصِّ.
1 لمِاذا جاءَتْ کَلِمَةُ «مَسْجِدٍ» في الْمَرَّةِ الْأُولیٰ بِدونِ أَل وَ في الْمَرَّةِ الثّانيَةِ مَعَ أَل؟
زيرا كلمۀ مسجد بار اوّل ناشناس بود يا به اصطلاح نكره بود و بار دوم شناخته شده يعنی به اصطلاح معرفه است.
2- ما هوَ نَوْعُ هٰذِهِ الْکَلِماتِ؟
اَلتَّعْليم: مصدر (مصدر از باب تفعیل)
الَجْاهِل: اسم فاعل
اَلْأَفْضَل: اسم تفضیل
3- اُکْتُبْ نَوْعَ هٰذَينِ الْفِعْلَينِ وَ صيغَتَهُما وَ بابَهُما.
يتَفََقهَّونَ: فعلٌ مضارعٌ / جمعٌ مذکّر غائبٌ / مِن باب تفعُّل
أُرْسِلْتُ: فعلٌ ماضٍ / متکلّم وحده / من باب إفعال
4- أَعْرِبِ الْکَلِماتِ التَّي تَحْتَها خَطٌّ:
اللهِ: مضافٌ إليه ومجرور
اللهَ: مفعول و منصوب
خَيْرٍ: مجرور بحرف جرّ
اَلْجاهِلَ: مفعول و منصوب
أَفْضَلُ: خبر و مرفوع
5- اُکْتُبْ مُترَادِفَ «جَلَسَ» وَ «بُعُثْتُ» وَ «أَحْسَنُ» فِي النَّصِّ. قَعَدَ / أُرْسِلْتُ / أَفضَلُ
6- اُکْتُبْ جَمْعَ التَّکسيرِ لِهٰذِهِ الْأَسماءِ: «رَسول» وَ «جاهِل» وَ «أَفضَل» وَ «تَعليم». رُسُل، جُهّال، أَفاضِل، تَعالیم

جواب درست صفحه 47 عربی دوازدهم انسانی

اَلْتَّمرينُ الْأوَّلُ
اِبْحَثْ عَنْ كَلِمَةٍ مُناسِبَةٍ لِلتَّوضيحاتِ التّاليَةِ في مُعْجَمِ الدَّرسِ.
1- صَبيٌّ قَبْلَ سِنِّ الْبُلوغِ. کودکی (پسری) پیش از سنّ بلوغ: اَلْیافِع / اَلْأَمْرَد
2- جَعَلَهُ حُرّا وَ أَخْرَجَهُ مِنَ الْعُبوديَّةِ. او را آزاد ساخت و از بندگی خارج کرد: أَعتَقَ
تمرین صفحه 47 عربی دوازدهم انسانی
3- اَلرَّجُلُ أَوِ الْمَرْأَةُ الْکَبيرَةُ فِي السِّنِّ. مرد یا زن بزرگسال: اَلْعَجوز
4- قِطعَةٌ مِنْ قُماشٍ يُلْبَسُ فَوْقَ الْمَلابِسِ، كَالْعَباءَةِ.
تکّهای از پارچه که روی جامهها پوشیده میشود؛ مانند عبا: اَلرِّداء
5- ثَمَرَةٌ قِشْرُها صُلْبٌ وَ غَيرُ صالِحٍ لِلْأَكْلِ، يُكْسَرُ لِتَناوُلِها.
میوهای که پوستش سفت و غیر قابل خوردن است و برای خوردنش شکسته میشود: اَلْجَوْز
اَلتَّمْرينُ الثّاني
اِقْرَأِ النَّصَّ التّاليَ؛ ثُمَّ عَيِّنْ تَرجَمَةَ الْکَلِماتِ الْحَمْراءِ.
دَخَلَ رَسولُ اللهِ (ص) في مَسْجِدٍ. کانَ في الْمَسْجِدِ جَماعَتانِ. جَماعَةٌ يَتَفَقَّهونَ، وَ جَماعَةٌ يَدْعونَ اللهَ وَ یَسْأَلونَهُ.
پيامبر خدا وارد مسجدی شد. دو گروه در مسجد بودند. گروهی «دانش فرا میگرفتند» و گروهی به درگاهِ خدا دعا میکردند و از او «درخواست میکردند».
فَقالَ: کِلَا الْجَماعَتَينِ إلَی خَيْرٍ. أَمّا هٰؤلاءِ فَيَدْعونَ اللهَ؛
پس [ايشان] فرمودند: «هر دو» گروه در راه خوبی هستند. امّا اينها به درگاهِ خدا دعا میکنند؛
وَ أَمّا هٰؤلاءِ فَيَتَعَلَّمونَ وَ یُفَقِّهونَ الْجاهِلَ. هٰؤلاءِ أَفْضَلُ. بِالتَّعليمِ أُرْسِلْتُ.
و امّا اينان دانش فرا میگيرند و نادان را «دانا میکنند». اينان برترند. [من] برای ياد دادن «برانگيخته شدهام».
ثُمَّ قَعَدَ مَعَهُم.
سپس با آنها «نشست».
وَ الْآنَ أَجِبْ عَمّا يَلي حَسَبَ النَّصِّ.
1 لمِاذا جاءَتْ کَلِمَةُ «مَسْجِدٍ» في الْمَرَّةِ الْأُولیٰ بِدونِ أَل وَ في الْمَرَّةِ الثّانيَةِ مَعَ أَل؟
زيرا كلمۀ مسجد بار اوّل ناشناس بود يا به اصطلاح نكره بود و بار دوم شناخته شده يعنی به اصطلاح معرفه است.
2- ما هوَ نَوْعُ هٰذِهِ الْکَلِماتِ؟
اَلتَّعْليم: مصدر (مصدر از باب تفعیل)
الَجْاهِل: اسم فاعل
اَلْأَفْضَل: اسم تفضیل
3- اُکْتُبْ نَوْعَ هٰذَينِ الْفِعْلَينِ وَ صيغَتَهُما وَ بابَهُما.
يتَفََقهَّونَ: فعلٌ مضارعٌ / جمعٌ مذکّر غائبٌ / مِن باب تفعُّل
أُرْسِلْتُ: فعلٌ ماضٍ / متکلّم وحده / من باب إفعال
4- أَعْرِبِ الْکَلِماتِ التَّي تَحْتَها خَطٌّ:
اللهِ: مضافٌ إليه ومجرور
اللهَ: مفعول و منصوب
خَيْرٍ: مجرور بحرف جرّ
اَلْجاهِلَ: مفعول و منصوب
أَفْضَلُ: خبر و مرفوع
5- اُکْتُبْ مُترَادِفَ «جَلَسَ» وَ «بُعُثْتُ» وَ «أَحْسَنُ» فِي النَّصِّ. قَعَدَ / أُرْسِلْتُ / أَفضَلُ
6- اُکْتُبْ جَمْعَ التَّکسيرِ لِهٰذِهِ الْأَسماءِ: «رَسول» وَ «جاهِل» وَ «أَفضَل» وَ «تَعليم». رُسُل، جُهّال، أَفاضِل، تَعالیم
-----------------------------
میتوانید با عضویت در سایت، درمورد این درس و صفحه،
از پایین همین صفحه نکات و سوالات خود را مطرح کنید.
-----------------------------
نکته
میتوانید با عضویت در سایت، درمورد این درس و صفحه،
از پایین همین صفحه نکات و سوالات خود را مطرح کنید.
-----------------------------

میتوانید پاسخ صفحات دیگر عربی پایه دوازدهم انسانی را از اینجا ببینید
-/-/-/-/-/-/-/-/-/-/-/-