معنی حاکم مرد را طلبید و به نرمی و درشتی زر را بستد

مدیر

مدیر کل انجمن
مدیر کل سایت
5/10/19
95,285
79
.

معنی حاکم مرد را طلبید و به نرمی و درشتی زر را بستد ، را از سایت همیار خاص ببینید


متن حکایت :

مردی مقداری زر داشت و چون به کسی اعتماد نداشت، آن را بِبُرد و زیر درختی دفن کرد. بعد از مدتی بیامد و زر طلبید، باز نیافت و با هرکس که گفت، هیچ کس درمان ندانست. او را به حاکم نشان دادند. پس نزد او رفت و چگونگی را بیان کرد.
حاکم فرمود: «تو باز گرد که من فردا زر تو حاصل کنم!».
آن گاه، حاکم طبیب را نزد خود خواند و گفت: « ریشه‌ی فلان درخت، چه دردی را درمان می‌کند؟»
گفت: « فلان درد را».
حاکم از جمله‌ی طبیبان شهر بپرسید که «در این روزها چه کسی از فلان درد، شکایت کرد و شما او را به فلان درخت، اشارت کردید؟»
یکی گفت: «یک ماه پیش، مردی بیامد و از آن درد شکایت کرد. من او را به آن درخت، اشارت کردم».
پس، حاکم فرستاد و آن مرد را طلبید و به نرمی و درشتی زر را بستد و به صاحب زر، باز داد!



معنی :

در روزگاران قدیم مردی بود که مقداری طلا داشت و از آنجاییکه به کسی اعتماد نداشت، طلاهای خود را برد و زیر درختی خاک کرد (پنهان کرد). مدتی گذشت و پس از آن برای بردن طلاهای خود دوباره پیش آن درخت بازگشت و هر چه گشت طلاهای خود را پیدا نکرد! به ناچار با هر کس که فکرش را می‌کرد در این‌باره صحبت کرد ولی کسی نتوانست راه حلی به او نشان دهد. عده‌ای به او پیشنهاد کردند که برای حل این مشکل به نزد حاکم برود.

پس به پیش حاکم رفت و اتفاقی که افتاده بود را برای حاکم توضیح داد. حاکم در پاسخ به او گفت: برو و فردا بیا؛ من قول می‌دهم تمام طلاهای تو را به تو برگردانم. پس حاکم طبیب دربار خود را فرخواند و به او گفت: ریشه فلان درخت برای درمان چه دردی استفاده می‌شود؟ طبیب در جواب گفت گیاه این درخت برای فلان درد داروی مناسبی است.

پس حاکم دستور داد تا تمام طبیبان شهر به نزد او بروند؛ وقتی طبیبان نزد او حاضر شدند حاکم از آن‌ها پرسید: که در چند روز گذشته چه کسی از فلان درد به شما مراجعه کرد و شما او را برای درمان به آن درخت راهنمایی کردید؟ یکی از آنان گفت یک ماه پیش فردی آمد و از فلان درد شکایت کرد و من آن درخت را به او نشان دادم. حاکم آن مرد را خواست و طلا های مرد را به آن فرد باز گرداند.


منبع : همیارخاص

.
 

ماهی زر

کاربر غیرعضو
حکایت رو توی کتابم دارم ، فقط معنی جمله ی به نرمی و درشتی زر را بستد رو بگید
 

پیام جمله

کاربر غیرعضو
پیام جمله به نرمی و درشتی زر را بستد چیه
 

هستی حسنی

کاربر غیرعضو
یعنی اینکه حاکم از کسی که طلا ها را دزدیده بود هم با مهربانی و هم با خشونت طلا ها را از آن پس گرفت سپس طلا ها را به صاحب طلا بازگرداند
 
  • برچسب ها
    او را طلبید و به نرمی و درشتی زر را بستد به نثر روان به نرمی و درشتی زر را بستد یعنی چه معنی او را طلبید و به نرمی و درشتی زر را بستد معنی به نرمی و درشتی زر را بستد چیست معنی جمله او را طلبید و به نرمی و درشتی زر را بستد معنی حکایت زیرکی معنی زر را بستد معنی زر را بستند
  • جدیدترین ارسال ها

    آمار انجمن

    موضوع ها
    48,721
    ارسال ها
    56,120
    کاربران
    3,406
    جدیدترین کاربران
    محمدمهدی قیاسی
    عقب
    بالا